اصطلاح Keep an eye open on something
Keep an eye open on something
معنی: مراقب چیزی بودن
- We"ve asked the neighbors to keep an eye open on the house for us while we are away.
- ما از همسایه ها خواسته ایم که وقتی بیرون هستیم مراقب خانه باشند.
دوست عزیز ورود شما به وبلاگ را خوشآمد میگویم. امیدوارم تجربه جدیدی در یادگیری زبان داشته باشید و با موفقیت زبان انگلیسیتان را تا میزان نیاز خود تقویت کنید. یادگیری زبان نیازمند چهار اصل مهم است : نیاز واقعی به یادگیری زبان انگلیسی عدم نگرانی و نداشتن استرس در مورد یادگیری دسترسی به روش و منبع مناسب و اعتماد به آن تلاش، پشتکار و زمانی که برای یادگیری آن صرف میشود هنگامی که نیاز، آرامش، منبع و پشتکار مهیا باشد؛ یادگیری زبان؛ سریع، آسان، شیرین و فراموش ناشدنی خواهد بود. همچنین تجربه نشا
Keep an eye open on something
معنی: مراقب چیزی بودن
- We"ve asked the neighbors to keep an eye open on the house for us while we are away.
- ما از همسایه ها خواسته ایم که وقتی بیرون هستیم مراقب خانه باشند.
Cross your finger
توضیح: برای موفقیت کسی یا اتفاق چیزی امیدوار بودن
- we"ll be crossing our fingers for you to pass your exam.
- امیدواریم (دعا می کنیم) در امتحانت قبول شوی.
Under the weather
معنی: ناخوش، بدحال
- I stayed home from work because I was feeling under the weather.
- من سر کار نرفتم و خانه ماندم، زیرا احساس کسالت می کردم.
- When you catch cold, you feel under the weather.
- وقتی آدم سرما می خورد، احساس کسالت می کند
Keep something under your hat
معنی: چیزی را از دیگران مخفی نگه داشتن، تو دل خود نگه داشتن
- You should keep the news under your hat.
- تو باید این خبر را از بقیه مخفی نگه داری.
Drive somebody up the wall
معنی: کسی را عصبانی کردن
- That noise is driving me up the wall.
- آن صدا دارد من را عصبانی می کند.
- The news will drive him up the wall.
- آن خبر او را عصبانی خواهد کرد.
Be in the same boat
توضیح فارسی: در شرایط مشابهی بودن (از لحاظ سختی)
She and her classmates all have to prepare for an exam this week. They"re all in the same boat.
او و همه همکلاسیهایش مجبور هستند خودشان را برای یک امتحان در این هفته آماده کنند.همه آنها همین وضع را دارند.
Don"t count your chickens (until they"ve hatched)
معادل فارسی: جوجه را آخر پاییز می شمارند.
- Next Friday I will finally be able to pay you back that money I owe you.
- I won"t count my chickens until they have hatched.
- جمعه آینده بالاخره می توانم آن پولی که به تو بدهکار هستم را پس بدهم.
- جوجه را آخر پاییز می شمارند (بعداً معلوم می شود).
When pigs can fly
معنی: به همین خیال باش، وقت گل نی
- I"m going to buy a big car by the end of the year.
- Yes, when pigs can fly!
- میخواهم تا آخر سال یک ماشین بزرگ بخرم.
- به همین خیال باش!